مردي، كه رئيس شركتي است، عاطفه را اغفال كرده، اما حاضر به ازدواج با او نيست. مراسم ازدواج عاطفه با جواني ديگر به هم مي خورد و او كه اختلال حواس پيدا كرده تصميم مي گيرد از خانه ي پدري غلامحسين بگريزد…
مردي، كه رئيس شركتي است، عاطفه را اغفال كرده، اما حاضر به ازدواج با او نيست. مراسم ازدواج عاطفه با جواني ديگر به هم مي خورد و او كه اختلال حواس پيدا كرده تصميم مي گيرد از خانه ي پدري غلامحسين بگريزد…
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.